این وعدہ خداست...
ڪہ حق الناس را نمے بخشد!
خون شهدا حق الناس است،
نمے دانم با این حق الناس
بزرگے ڪہ بہ گردن ماست،
چہ خواهیم ڪرد؟!!!
این وعدہ خداست...
ڪہ حق الناس را نمے بخشد!
خون شهدا حق الناس است،
نمے دانم با این حق الناس
بزرگے ڪہ بہ گردن ماست،
چہ خواهیم ڪرد؟!!!
خلاصه وچکیده موضوع
مقدمه
انگیزه عموم مردم درمبارزات سالهای 1356و1357
وظائف عوامل اصلی پیشتازان مبارزات
عوامل معنویت و سپاه پاسداران وقانون اساسی
جایگاه معنویت و سپاه وبسیج با جریانات سیاسی سالهای اول حکومت جمهوری اسلامی
ارزش معنویت وتقوا در سپاه وبسیج وجنگ تحمیلی
نقش معنویت در نقش سپاه وبسیج درمقابل توطئه های دشمنان داخلی وخارجی
عوامل احیاء وگسترش معنویت درسپاه وبسیج ووظائف مسئولین
دلائل واثرات کاهش معنویت درسپاه وبسیج
نتیجه گیری
بنام خدا
چکیده وخلاصه موضوع: تمام خصویات معنوی واعتقادی یک فرد مسلمان توسط عوامل اصلی قیام در دوران مبارزات مردم وبخصوص توسط روحانیت مبارز برعلیه حکومت شاهنشاهی در اکثر جلسات سیاسی ومبارزاتی مورد تشریح وتوصیف قرار داده می شد ویکی از آن خصوصیات حضور فعال در راهپیمائیها و تظاهرات مردم بعنوان وظیفه شرعی علیه مفاسد اخلاقی وسیاسی واجتماعی وفرهنگی شاه معدوم وسلطنت پهلوی وحضور امریکا در (حکومت) ایران وهمکاری با اسرائیل بود.
با افزایش وگسترش مبارزات درسالهای 1356 و1357 دولت با استفاده از عناصر فریب خورده وباقی مانده خود در ساواک وگارد شاهنشاهی وارتش وچماقداران اجیر شده وبا هدایت وحمایت امریکا واسرائیل به شدت برخورد نظامی وامنیتی با مردم افزودند وتاحدودی حضور در راهپیمائیها سخت شده بود و اعتقادات قوی وانگیزه های معنوی فوق العاده ای را برای شرکت در مبارزات می طلبید ومردم مسلمان وبا تقوا وانقلابی ایران با همت والای الهی خود وبهره گیری از معنویات موفق به شکست رژیم پهلوی وپیروزی انقلاب اسلامی شدند.
فرآیند انقلاب اسلامی فروپاشی حکومت شاهنشاهی وقطع دست استکبار وصهیونیست درایران و تعطیلی وتوقف تمام دست آوردهای منحرف غربی وضد اسلامی و بدور از معنویت حکومت در سطح جامعه ودر بین مردم واحیاء وگسترش وتحصیل معنویت دینی واخلاقی در بین مردم ودر جامعه وتشکیل حکومت جمهوری اسلامی بوده است.
عوامل اصلی قیام درسالهای نزدیک به پیروزی انقلاب که موجبات شکست حکومت و تآسیس حکومت جمهوری اسلامی را فراهم نموده بودند ، همان جوانان ومبارزانی بودند که در اوج تقوا و با وحدت و با پیروی مطلق از رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) فعالیت می کردند و پس از پیروزی انقلاب برای حفظ وحراست ازآن ومقابله با هرگونه تهدید داخلی وخارجی که در متعاقب هر انقلابی متصور است ، با تآسیس نهاد انقلابی ومردمی و مذهبی سپاه پاسداران ، اعضای اصلی ورسمی آنرا تشکیل دادند وبطور قانونی به وظیفه حراست ونگهبانی از انقلاب ودست آوردهای آن پرداختند ودر مواقعی که به نیروهای مردمی انقلابی ومتدین ومطمئن نیاز بود از همان مردم وفادار که به شکل شبه نظامی و نیمه سازمانی درمساجد سازماندهی شده بودند مورد استفاده قرار می گرفتند واین تشکیلات بعد از مدت کوتاهی با نام سازمانی بسیج سپاه پاسداران نام گذاری و در مآموریتهای قانونی قرار گرفتند وخلاصه اینکه تمام ارزشها ومعنویات انقلاب وحکومت و دین اسلام در بین این جمعیت خلاصه می شد وپایه واساس این نهادها بر اساس تقوا ومعنویت وارزشهای انقلابی ودینی بوده است واین دو نهاد با این خصوصیات شناخته و موفق بودنده اند.
مقدمه: به منظور دست یابی به راه های گسترش وپیامدهای کاهش معنویت درسپاه پاسداران ونیروی مقاومت بسیج به نظر می رسد به مقدمات تشکیل آن وارتباط آن با انقلاب اسلامی وتشکیل حکومت جمهوری اسلامی وهمچنین وضعیت کمی وکیفی اولیه ونقش آن درحفاظت وپاسداری از انقلاب وارزشها وبخصوص در بحران مخالفت گروهکهای ضد انقلاب وجنگ تحمیلی و دیگر توطئه های فراگیر درجامعه وهمچنین وضعیت کمی وکیفی بعد ازآن تاکنون وارتباط آن باارزشهای نظام ، مورد توجه قرارگیرد.
اقتصاد مقاومتی ، اقدام وعمل
پیروزی انقلاب اسلامی وتشکیل نظام جمهوری اسلامی از پدیده های منحصر به فرد سیاسی قرن بیستم در سطح جهان است که فراتر از همه انقلابها وکودتاها وتغییر سیستم وسازمان حکومت ودولتهای قبلی وبوجودآمدن دولت جدید با سه ویژگی شاخص و متفاوت همراه بود
1-مبانی واهداف انقلاب وتشکیل حکومت جدید براساس ارزشها ومبانی دین مبین اسلام وباورهای فرهنگی واعتقادی بوده وخواهد بود
2-این انقلاب وتشکیل حکومت واستمرار نظام بدون وابستگی به سایر کشورهای ابرقدرت وبخصوص دو بلوک شرق وغرب در زمان خودش وحتی پس از آن به کشورهای سرمایه داری بوده و است
3-انقلاب ونظام جمهوری اسلامی یک جهان بینی وایدئولوژی ودرنتیجه یک استراتژی جدید وفراتر از سیستم وسیاست لیبرالیستی وسرمایه داری غرب به سردمداری امریکا وهمچنین روش وبینش جهان بینی کمونیستی شرق به سردمداری اتحاد جماهیر شوروی ، به تمام دنیاوبخصوص به اکثرملت های مسلمان و همچنین به ملتهای دربند ومستضعف عالم معرفی کرده است
این ویژگیها موجب تهدید وبه خطر افتادن منافع ابرقدرتهای استکباری غرب وشرق درجهان وبخصوص در منطقه شد وعلاوه بر بروز خسارت مادی ومعنوی برای امریکا و شوروی ، بقاء دولتمردان وابسته به آنان و همسوی با رژیم پهلوی در سطح منطقه را با خطر قیام مردمی و سقوط مواجه کرده و نگرانی تشکیل دولتهای مردمی وبا گرایش اسلامی بجای آن دولتها را برای آنها فراهم کرده است
این وضعیت سران کشورهای استکباری را بر آن داشت که باکمک همدیگر وبا بهره گیری از تجارب استعمار واستثماری چندین ساله خود و با کمک دولتهای همسو با آنان در سطح جهان وبخصوص در اروپا وبا بهره گیری از اکثر دولتهای وابسته در سطح منطقه و بخصوص در همسایگی ایران توطئه های تهاجمی خود رااز شکل سخت ، نیمه سخت ، نرم و هوشمند در زمینه های سیاسی، فرهنگی، اعتقادی، اجتماعی، اخلاقی، نظامی وبخصوص اقتصادی رامتوجه ملت ودولت ایران نمایند وبه همین جهت از همان روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی توطئه های دشمنان شروع گردید ودر این راستا هرساله یک توطئه متوجه نظام مقدس جمهوری اسلامی شده است
اشعار شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها
*****************
تقدیر تست سوختن و ساختن، علی
ای رهبری که منزویات کرده جهل خلق
ای آشنای درد، غریب وطن علی
من پهلویم شکسته و تو دل شکستهای
من بر تو گریه میکنم و تو، به من علی
من سینه خُرد گشته و تو سینه سوخته
من با تو گفتم و تو به کس دم مزن علی
من بازویم سیه شده تو دست، روی دست
بر گو کجاست بازوی خیبر شکن علی
سربسته به، که بعد حمایت ز حقّ تو
در اختیار من نَبُوَد دست من علی
گفتم به شب کفن کن و شب دفن کن ولیک
از تن نمانده هیچ برای کفن علی
عصر های آدینه حال و هوای عجیبی داره. تو هر شلوغی و بروبیایی هم که باشی، بازم سنگینی و سکوت عصر جمعه رو روی دلت احساس می کنی.
اصلا عصر آدینه یعنی دلتنگی. یعنی غریبی. یعنی سکوت. یعنی تنهایی ...
صبح های جمعه رنگ و بوی دیگه ای داره، مخصوصا اگه با عشق و عهد و ندبه شروعش کرده باشی، یه جور امید و شوق انتظار تو عمق چشمات برق میزنه. در عوض عصرهای جمعه یه سکوت و سنگینی و دلتنگی سر تا پای وجودت رو پر میکنه. آدم دوست داره همش تو خودش باشه. یه گوشه با صفا گیر بیاره و به آسمون نیلی ذل بزنه.
عصرهای روز جمعه برگها ساکت و بی سر و صدا کنار هم آروم میگیرند. درخت ها با متانت و وقار، تنهایی شون و به سیاهی شب پیوند می زنند. باد از هیاهو و هیجان می افته و سر به کوه و بیابون میذاره. پرنده ها هم دیگه شور شوق خواندن ندارن پس یه گوشه تو خلوت زندگی گیر میارن و به آسمون شب زده خیره میشن. حالا اگه به لحن غم زده شون دقت کنی زمزمه سمات رو احساس میکنی.
عصر جمعه فرصت مناسبیه که یه گوشه خلوت بشینی و به روزهای از دست رفته عمرت یه نگاهی بندازی. با خودت میگی یه جمعه دیگه هم گذشت....
این جمعه هم مثل جمعه قبل و قبل تر. اما یه فرق کوچک با آدینه
های گذشته پیدا کرده اونم یه دلتنگی بیشتر. یه افسوس عمیق تر و یه آه
سوزناکتره... با خودت میگی این هفته هم مسافرمون نیومد. حتما آماده نبودیم.
از خودت می پرسی، نکنه مسافرمون اومده و دیده خونمون آماده پذیرایی از مهمون نیست و از دم در برگشته.....
حالا که دیگه گذشت. گفتن چه فایده ای داره؟ الان تنها کاری که می تونی بکنی اینه که سعی کنی آدرس جاده انتظار رو پیدا کنی و قدم بذاری تو کوچه عاشقی. به اولین کوی آدینه که رسیدی یه تخته سنگ خالی گیر بیاری و بنشینی و ذل بزنی به انتهای جاده. تا بلکه مسافری که منتظرشی از راه سر برسه و اون وقته که دیگه میرسی به آخر جاده انتظار.
راه و رسم کوچه عاشقی که بیشتر از این نمی شه. حالا تا آدینه دیگه باید چشمت به انتهای جاده باشه. تا بلکه به حرمت چشمهای منتظرت هم که شده عشقمون از سر کوچه بن بست دل ما هم گذر کنه.... ولی یه قولی هم بده که اگه آدرس جاده انتظار و کوچه عاشقی رو پیدا کردی به بقیه راه گم کرده ها هم نشون بده . ثواب داره به خدا.
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
ﺷﯿﻌﻪ ﻣﻮﻻﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﮐﻦ
ﺍﺯ ﻏﻢ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﻓـــــﺮﯾﺎﺩ ﮐﻦ
ﻫﯿﭻ ﺩﺍﻧﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﻮﻻ ﭼﻮﻥ ﺑُﻮﺩ؟
ﺩﯾﺪﻩ ﺍﺵ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﻗﻠﺒﺶ ﺧﻮﻥ بُوﺩ؟
ﻫﯿﭻ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻗﻠﺒﺶ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟
ﭘﺸﺖ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﺭ ﻏـــــﻢ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ! ﺑﺲ ﻧﯿﺴﺖ ﻏﻔﻠﺖ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ!؟
ﻏﺮﺑﺖ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻮﻻﯾﻤﺎﻥ؟
ﻣﺎ ﺯﺧﻮﺩ ﻣﻮﻻﯼ ﺧﻮﺩ را ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ
ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻮﯾﺶ ﻏﺎﻓﻞ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ
ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﯾُﻤﻦ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ
ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ
از دعـــــا بهر فرج غافل شدیم
سخت مشغول ره باطل شدیم.