سرباز گمنام امام زمان (عج)

افسران جنگ نرم .....

سرباز گمنام امام زمان (عج)

افسران جنگ نرم .....

برخی امام گذشته را عاشقند!
امام حاضر را نه …
میدانی چرا؟!
چون امام گذشته را
آنگونه که بخواهند
تفسیر میکنند؛
اما امام حاضر را
باید فرمان ببرند
شهید سید مرتضی آوینی

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۱۹ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

هرکس شهید حق شد، همراه با حسین است

آری مسیر عشق از، عبـــاس تـــا حسین است

در کربـــــلای این عصــــر، سوگنــــد بر ابوالفضل

«لبیک یا خامنـــــــه ای لبیک یا حسین است»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۳:۴۵
علیرضا

انواع جان دادن انسان ها




انسان‌ها در هنگام جان دادن، به چهار دسته تقسیم می‌شوند:

1) مومنانی که راحت جان می‌دهند

حضرت علی (ع) می‌فرمایند:

هنگام مرگ مؤمنان، بشارتی به آنان داده می‌شود که چشمشان روشن شده و به مرگ علاقه پیدا کرده و راحت جان می‌دهد.[1]
 
2) مومنانی که به سختی جان می‌دهند

گاهی ممکن است یک مؤمن هم مراحل جان دادن سختی داشته باشد. این امر به این خاطر است که جان دادنش، کفّاره‌ی گناهانش شود.

پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید:

مرگ (و سختی‌های آن) سبب جبران گناهان مؤمنین است[2]
 
3) کافرانی که راحت جان می‌دهند!

شاید قبول این امر برای ما سخت باشد که فرد مؤمنین به سختی جان به دهد اما یک شخص کافر جان دادن راحتی داشته باشد. با این حال باید بدانیم که این امر در آموزه‌های دینی ما آمده است. اما دلیل آن را هم برای ما توضیح داده‌اند. 

امام کاظم (ع) در این رابطه می‌فرمایند:

راحت مردن کافر، به خاطر تسویه حسابی است که خداوند نسبت به کارهای نیک آنان انجام می‌دهد و این آخرین لذت یا راحتی است که برای آنان است و آخرین ثواب حسنه‌ای است که برای آنان بوده است.[3]
 
4) کافرانی که به سختی جان می‌دهند

برای این دسته از کافران، جان دادن سخت در حقیقت شروع عذابی است که برایشان مهیا شده است.



[1] بحارالانوار، ج6  ص153   ح8

[2] بحارالانوار، ج6  ص151   ح3

[3] بحارالانوار، ج6  ص155   ح10


کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۹
علیرضا

 هنگامی که حـضـرت امـام رضـا (ع) در خراسان بود، جمعی از شیعیان از راه دور بـرای

زیارت امام (ع) به در خانه‌ی ایشان آمدند دربان به نزد حضرت رفت تا برای آنها اجازه‌ی

ورود بگیرد.

حضرت در پاسخ فرمود: فعلاً کار دارم، به آنها بگو بروند.

دربان پیام را رسانید و آنها رفتند روز بعد به در خانه آمدند. باز مثل روز قبل اجازه ی 

ورود داده نشد و آنها برگـشـتند این کار دو ماه به طـول انجامید و هر بار که می‌رفتند،

اجازه‌ی ملاقات به آنها داده نمی‌شد!

 سرانجام نا امـیـد گـشته به دربان گـفتند: به حـضـرت عرض کن: ما از شـیـعـیان پدرتان 

امیرمومنان علی (ع) هستیم. دشمنان ما نسبت به ما شماتت و سرزنش می کنند که شما

به ما اجازه‌ی ملاقات ندادید اکنون سرافکنده باز می ‌گردیم، و در برابر نـیـشخند مخالفان

درمانده و بیچاره خواهیم گشت. دربان پیام را ابلاغ کرد و این بار حضرت اجازه‌ی ورود 

دادند. وقتی به حضور امام (ع) رسـیـدنـد، سـلام کـردند، اما حـضرت پاسـخـشان را نــداد

و حــتی اجـازه‌ی نـشـستن هـم به آنـهـا نــداد! آنها هـمچنان ایـسـتاده بودند و هر لـحـظـه 

نگران تر می‌شدند، سرانـجـام لب به سخـن گشودند و گفتند:

ای فرزند رسول خدا! چه شده که ما اینگونه مورد بی‌مهری شما واقع شده‌ایم و بعد از دو

ماه سـرگـردانی، باز هم به ما بی اعـتـنایی می نـمایـیــد؟ ایـنگونه دیگر آبـرویی برای مـا 

باقی نمی‌ ماند.

حضرت رضا (ع) فرمود:

           «و ما أصابکم من مصیبه فبما کسبت أیدیکم ویعفو عن کثیر» (1)

«هر نـاگواری که به شما روی می آورد به خاطــر اعـمال ناشـایـستی است که خود انجام 

داده‌اید با اینـکه خداوند بـسـیاری از آنها را می بـخشد»

آنها عرض کردند: برای چه؟ مگر ما چه گناهی مرتکب شده‌ایم؟
 
حضرت رضا (ع) پاسخ فرمود: شما ادعا می‌کنید که شیعه‌ی امیرمومنان علی (ع) هستید.

این سخن یکی از همان گناهان است، چون ادعای دروغین می کنید!

وای بر شما! هیچ میدانید شیعه‌ی امیرمومنان عـلی (ع) حـسن و حـسـیـن (ع)، سلمان، 

ابـوذر، مـقـداد، عـمار و مـحـمـد بن ابـوبکر هـستــنـد که در هـــیـچ یـک از دســتـورهای 

عـلی (ع) سرپیچی نمی‌ کردند و مرتکب کاری که نهی گردیده بودند، ‌نمی‌شدند! شما ادعا 

می‌کنید که شـیـعه هـستـیم، ولی در بـیشتر اعــمـالـتان، خـلاف کار و مـقـصـرید؛ در انـجام 

وظـایـف عــبادی خـود کوتـاهی مـی‌ورزید؛ در ادای حـقـوق برادران دینی سـسـتی به خرج 

می‌دهید و در آنجا که نـبـاید تـقـیـه (‌کتمان عقیده برای حفظ جان) ‌نمایـیـد، تقیه می کنید و 

آنجا که باید تـقیـه نمایـیـد، آن را رعایت نمی‌کنید البته اگر بگویـیـد: ما دوسـتـدار علی (ع)

 و دوسـت دوستان او هستیم، و از دشـمنان او بــیــزاریم، سخن شما را رد نمی کنم ولــی

بدانید آن ادعا ادعـای مـقـدسی است اگر کردار شما با گـفـتارتان تطبیق نکند، به هـلاکـت

می‌رسید، مگر اینکه توبه نمایید و گذشته‌ها را جبران کنید تا مشمول رحمت الهی گردید.

آنها گفتند: ای فرزند رسول خدا! از درگاه خـداوند آمرزش می‌طـلـبـیـم و توبه می‌نماییم

 و دیگر نمی‌گـویـیـم ما شیعه‌ی علی (ع) هسـتیـم، بلکه می گـویـیم مـا دوست علی (ع)

و دوست دوستان اوییم و با دشمنان شما نیز دشمنیم.
 
آنگاه حضرت رضا (ع) به آنها فرمود: آفرین بر شما ای برادران و دوستانم، بفرمایید،

بفرمایید و امام (ع) مکرر آنها را به حـضـور خـویــش فرا خــواند و یـکایک آنها را در

آغـوش گرفت، و به دربان فرمود: اینان با استغفار و توبه‌ی خود از گـناه پاک شدند، و

به خاطر دوستی شان با ما سزاوار کرامت گردیدند به امور آنها رسیدگی کن و مشکلات

آنها را رفع نما و آنچه از لوازم زندگی نیاز دارند به آنها عطا کن. (2)

(1) سوره شوری ، آیه 30

(2) بحارالانوار 68/157 تا 159


کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۷
علیرضا

شهیدگمنام

شهیدگمنام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۳ ، ۱۵:۲۶
علیرضا

همین است دنیـا ...

از دست خواهد رفت روزی ...

هرآنچه که با ""دل"" به استقبالش رفتیم ..

حقمان است ...... !!

مگرنه اینکه یک دل بیشتر نداریم ؟!

و باید " حــرم الله " اش می نمودیم ؟!!


پس بگذار برود از دل هرآنچه تو را از  خـــدایتــــ  می رباید ....


و خداحافظ دنیـا ..!!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۳ ، ۱۵:۰۴
علیرضا

امروز جمعه نیست ...

آقای من ...
قرار نیست که فقط غروب های " پنجشنبه " تا غروب " جمعه "
سراغت را بگیریم ...
قرار نیست فقط " جمعه ها " انتظار " ظهورت " را بکشیم ...
آری ...
" شنبه " هم می شود از " دوریت " ناله سر داد ...
" یکشنبه " هم می شود " انتظارت " را کشید ...
" دوشنبه " هم می شود دنبال " گمشده " گشت ...
" سه شنبه " هم می شود با " آقا " درد دل کرد ...
" چهار شنبه " هم می شود به خاطر " آقا " گناه نکرد ...
یا بن الحسن
دوریت " درد " بی " درمان " است
ای " پسر فاطمه "
امروز " جمعه " نیست اما ... " دلم " برایت " تنگ " است
السلام علیک یا ابا صالح المهدی ( عج )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۳ ، ۱۸:۳۷
علیرضا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۳ ، ۱۸:۲۹
علیرضا

ندیدنت را نبودنت تعبیر می کنیم. نه این که ندانیم، ندیدن دلیل نبودن نیست بلکه برایمان قطعی شده که این محرومیت از بی سعادتی است، از بی لیاقتی است، از حجاب گناهان است. وگرنه آن امامی که قابلیت تصرف در عالم را دارد، چه حرف بیهوده ایست که دیده نشود. اصلا هر چیزی که حیات دارد، هر چیزی که دیده می شود، از وجود امام است.
آه چه حکایتی شده قصه ی ما و غیبت شما آقاجان...
قصه ای که تماما غصه است.
قصه ای سرشار از غصه ی دوری شماست، ای آقای خوبی ها…
دنیا آنقدر ما را سرگرم خود کرده تا به قدر یک لحظه هم یادمان نیفتد که بالاخره چه شد؛ آمد آنکه باید بیاید، یا باز هم نیامد؟ فراق سرآمد یا هنوز آتش جدایی شعله ور است؟
مهدی جان، یاریمان کن تا قلب های گناه اندودمان را با یاد شما و محبت به شما و دوستدارانتان پاک گردانیم. آقاجان…
بی شما درمانده ی در راه مانده ایم…
العجل یا صاحب الزمان…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۶:۵۱
علیرضا